الهی به امید تو

همه مطالب از سر دلتنگی خواهد بود

الهی به امید تو

همه مطالب از سر دلتنگی خواهد بود

وعده شیرین !!!

چهارشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۳۰ ق.ظ

شیرین :

باز چه کرده‏‏ ای ؟

که دل فرهاد را در زیر خاک لرزاندی !

و نه تنها فرهاد بلکه بیستون و تمام شهرش هم شاهد این لرزش بود.


شیرین :

باز چه وعده ای به فرهاد داده ای؟

نکند این بار وعده داده ای بیستون را باخاک یکسان کند؟

و فرهاد دست به کار شده برای متلاشی کردنش!

مگر کندن بیستون برای به دست آوردنت کم بود ؟


میدانی شیرین !؟

همان وقتی سخن خسرو به میان آمد!

چندین برابر از آوار هایی که روی مردم شهرت ریخته 

آوار مصیبت و اندوه بر دل فرهاد ریخته ای!



شیرین :

چرا یک بار جوابش نمی کنی؟

یک بار واضح « نه » بگو  ، خودت و فرهاد و  حتی خسرو  را راحت کن

چرا شرط های سختی میگذاری به زیر پایش

فکر میکنی با این کار فرهاد از تو دل میکند؟

فرهادی که کوه کندن برایش آسانتر از دل کندن بود!


نه

فرهادی که من شناخته ام حالا حالا ها دست بردار نیست!


برو  ؛

خودت حرف دلت را یکبار بزن و خیال همه رو راحت کن

برو ؛

  تا دیر نشده و خرابی بیش از این به بار نیامده!!!


دلنوشته 96/8/22



پ ن : مذمتم نکنید دلم پر بود که در این ایام زلزله و مصیبت این مطلب رو منتشر کردم :(

  • آشنای غریب

نظرات  (۱۱)

  • یه خانوم گل ***
  • خیلی قشنگ بود
    تسلیت :(
    پاسخ:
    لطف دارید :|

    بله
     خدا به مصیبت دیده ها صبر بده:(
  • بهارنارنج :)
  • زیباست:)
    البته غمگین...
    پاسخ:
    ممنونم.

    از راهنماییتونم ممنونم .

    :((
    زیبا بود که
    و چون حرف دل بود زیباتر هم شده
    پاسخ:
    ممنونم
    چند تا از دوستان بهم پیشنهاد دادن در این روزای غمناک ارسال مطلبی که به عشق ربط دادی شاید خوب نباشه
    منم بیش از دو روز نتونستم صبر کنم و ارسال کردم 
    اون مذمتی که اشاره شده به همین سبب بوده.

    هر چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند...
    پاسخ:
    سپاس گذارم:|

    افسوس که نمیتوانم همه دلنوشته هایم را نشر دهم :((

    حالا چرا شیرین مقصر حساب شد این وسط؟ 
    پاسخ:
    سعی بر مقصر شناساندن شیرین نبوده!
    اگر هم باشد
    معمولا معشوق است که از عاشق جلب توجه میکند

    تا معلولی نباشد علت هم پدید نمیآید
    سخن گنده تر از دهنم بود :دی
    اما معشوق عاشق را به وجد می آورد و الا برا عاشق این همه آدم چرا  باید به یکی عاشق شود .

    اگر منظورم رو نفهمیدید 
    نترسید من خودمم نفهمیدم چی گفتم :))))

    و در آخر ممنون از اینکه وقت گذاشتین و خوندین
    والا این "سخن گنده تر از دهن" جمیع زن های کورد رو به فنا داد کع؟ 
    اینقدر می دونم که عاشقی وجود نداره. اینا برا قدیماس...
    الان همه شاید اول راه عاشق باشن و ادعای عشقشون بشه حتی شده ناشی از به وجد اومدن توسط معشوق، اما بعد یه مدت نیست عشق فراموش میشه و پای سوء استفاده میاد وسط.
    پاسخ:
    اولا چرا جمیع زن های کورد ؟
    منظورم جمیع معشوقان بود

    میدونین چرا عاشقی وجود نداره
    فکر میکنم چون به وصل میرسیم برا همینه شاید
    اینکه قدیما عشق شیرین و فرهاد و لیلی و مجنون ماندگار شده شاید برا این بوده که به وصل نرسیدن

    نمیدونم شنیدین یا نه !
    میگن لذتی که تو آرزوی وصل هست تو وصل نیست
    حالا نمیخوام بگم وصل چیز بدی هااا
    خودم در به در دنبال وصل بودم و هستم
    اما با این همه میترسم

    وقتی پست رو بنا کردید بر پایه شیرین و فرهاد و کرمانشاه ذهن همه می ره سمت مردم اون منطقه و البته زن هاشون که خب کرد هستند!

    عشق کلاً چیز مسخره ای می شه بعد از یه مدت تو ذهن آدم. حالا وصل همراهش باشه یا نباشه. وقتی تلاش هات ثمر بخش نباشه کم کم شور و حال زندگی و عشق از کله ات می پره. مخصوصاً وقتی سنت می ره بالا D:

    زیادی به خودت فشار نیار جناب وصل و عدم وصل هیچ تفاوتی نداره! در هر حال ته همه این مسایل تحمل و صبر و حوصله خرج کردن هست ولاغیر!
    پاسخ:
    با جمله آخرتون به شدت موافق هستم 

    جمله دوم شاید :(

    جمله اول :  همممممممم
     ودر آخر سلام
    برعکس اومدم متفاوت باشم :دی
    سلام علیکم
    ببخشید عادت ندارم تو کامنت سلام کنم!
    پاسخ:
    عب نداره منم بعضی وقتا تو وبلاگ سلام یادم میره !
    قشنگ بود که..
    براى چى مذمت اخه؟:))
    پاسخ:
    ممنون نظر لطفتونه

    فکر کردم تو اون ایامی که مردم عزادار زلزله زده هستند
    ربط دادن زلزله به عشق کمی بی ربط باشه

    الیته که دو تن از دوستان بهم یادآور شده بودند
  • هویجوری :)
  • واقعا زیبا بود:)))
    فقط جسارتا کندن بیستون دستور خسرو بود نه شیرین بیچاره:/
    و اینکه با توجه با کامنتای"مضراب"  باید بگم که شیرین ربطی به زنای کرد نداره،شیرین ارمنی بود:)
    پاسخ:
    سپاس گزارم

    از معلم انشا سال اول راهنمایی بود فکر کنم  شنیده بودم که کندن بیستون دستور پدر شیرین بود

    ممنونم یه حرف تازه اییاد گرفتیم :)
  • هویجوری :)
  • خلاصه دستور هرکی بود،خیلی نامرد بود:(
    خواهش میکنم،بله شاهزاده ی ارمنی بودن اوشون:))
    پاسخ:
    دل کندن اگر حادثه ای آسان بود !
    فرهاد   به جای بیستون ، دل میکند :((((((((((

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی