الهی به امید تو

همه مطالب از سر دلتنگی خواهد بود

الهی به امید تو

همه مطالب از سر دلتنگی خواهد بود

همینجوری واسه خالی شدن

دوشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۷، ۰۲:۱۰ ق.ظ

به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست


بعضی وقتا خوابش رو میبینم و تو واقعیت هم یه نوع دیگه اش اتفاق میافته

دوستی بهم گفت عشق اگه صادقانه باشه ، خوابشم صادقانه هست


امروزم از اون روزا بود


فک کن نزدیکای غروب

یهو گوشیت زنگ بخوره 

و شماره افتاده روصفحه با شمارش اختلاف جزئی داشته باشه
 اونقدر جزئی که فکر کنی خودشه


یاد خوابت بیافتی

یاد گذشته

یاد دعاهایی که کردی

اما این وسط باید یاد اون نافرمانی هایی که به درگاه خدا کردی هم بیافتی

بارها گفتم و میگویم

هر چند استخوان در گلو زندگی میکنم

اما هزاران بار شکر به هزاران دلیل

و یکی هم شاید این مصائب کفّاره گناهانم باشد

خلاصه هر چه که باشد مرا دیوانه می کند

دیوانه ای که کم مانده زنجیر پاره کند

یاد این جمله می افتد (یا رومی رومی ، یا زنگی زنگی)

دیوانه بود دیوانه تر میشود

رو به شعر گفتن میاورد و یادش میافتد که توبه کرده دیگر ننویسد

پس به خواندن اکتفا میکند

و هر شعری که جست و جو میکند بیتی میابد که تا مغز استخوانش احساس میکند


و در آخر در ساعت 2 نصف شب به بیان رو میآورد و چند بیت را به اشتراک میگذارد


مرد برای عاشق شدن

به یک دقیقه نیاز دارد

و برای فراموش کردن

   به چندین قرن

#نزار_قبانی 


به خدا حافظی تلخ تو سوگند نشد

که تو رفتی ودلم ثانیه ای بند نشد

هر کسی در دل من جای خودش را دارد

جانشین تو در این سینه خداوند نشد


#فاضل_نظری


من گم شده ام هرچه بگردی خبری نیست

جز این دو سه تا شعر که گفتم اثری نیست


یک بار نشستم به تو چیزی بنویسم

دیدم به عزیزان گله کردن هنری نیست

#مهدی_فرجی


درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت

ای روزگار سیلی محکمتری بزن !

 #سجاد_سامانى


خشت اول؛ دست معمار دلم لرزیده بود

عشق- این دیوار کج- محو ثریا مانده است

#عباس_کریمی


  • آشنای غریب

نظرات  (۵)

:)هی این که نوشتید شروع کردید به گشتن تا چیزی پیداشه که تا مغز استخوان حسش کنید رو خیلی خوب میفهمم اون حالت عجز و درماندگی تلخ رو
پاسخ:
و ای کاش نه من و نه هیچکس اون حالت رو درک نمیکرد ،حتی دشمنای آدم
که عشق آسان نمود اول
ولی افتاد مشکل‌ها...
پاسخ:
چکیده همه گفته ها بود
سلام :)

امان از عشق ...

درود آشنای غریب :)
پاسخ:
امان ،امان ،امان .          ممنون.
باید از سمت خدا معجزه نازل بشود
که دلم باز دلم باز دلم دل بشود

تا کرد بنا عشقت، افسانه ی هجران را
در خواب فنا رفتم، افسانه چنین باید
پاسخ:
گهی سوزم ، گهی نالم ، گهی گریم ، گهی میرم  ...  زمانه بی تو ام گر زنده دارد ؛اینچنین دارد  .    .    . ممنون
به مراد دلت برسی
از بیت سجاد سامانى خوشم آمد


پاسخ:
ممنون

رفت یار و آرزوی او ز جان من نرفت
نقش او از پیش چشم خون فشان من نرفت

کی به هجرانش چو جان مستمند من نسوخت
کس به دنبالش به جز اشک روان من نرفت

من بدان بودم که پایش گیرم و میرم به دست
چون کنم کوگاه رفتن در میان من نرفت

اندران ساعت که از پیش من شوریده بخت
رفت آن بدخو، چرا آن لحظه جان من نرفت

دل ز من دزدید و سرتا پای او جستم، نبود
زیر زلفش بود و در آنجا گمان من نرفت

آن زمان کان قامت چون تیر بر من می گذشت
وه چرا پیکانی اندر استخوان من نرفت

بس که مرغ نامه بر از آه خسرو پر بسوخت
نامه دردم بدان نامهربان من نرفت

امیر خسرو دهلوی
این از همون قطعه هاست که با یه مصرع پیداش کردم عالمی داره واسه خودش

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی