الهی به امید تو

همه مطالب از سر دلتنگی خواهد بود
۰۵
مهر

یا جوادً لا یَبخل. 

 

از وقتی با ربات مینروب، تو تلگرام آشنا شدم، این بازی شده رفیق اوقات تنهایی، بیکاری، کلافگی، درماندگی و ...

اوایل تفننی میزدم ولی بعد‌ها رفیق‌تر شدیم.

بیش از یک ساله که دارمش و تا جایی که یادمه بیش از ۱۵ ماهه که از تفننی زدن دراومده.

  • آشنای غریب
۳۱
شهریور

یا جوادً لا یَبخل.

 

سه سالی بود که با هم آشنا شده بودن، قصد هردو هم ازدواج بود، هر دو مصمم و راضی.

اما یکروز دیدم حالش مثل قبل نیست، بعد فهمیدم دختره توسط یکی اقوام، میخواد تو یک کشور اروپایی اقامت بگیره. رفت و باهاش حرف زد، خوشحال برگشت که تصمیمش عوض شده.

اما دوماه نشده بود که بلیت رفت رو نشونش داده بود. و روزی هم اومد و گفت از فرودگاه میام، رفتم و از دور رفتنش رو تماشا کردم. 

هفته پیش حالش باز خراب بود. داغون بود. گفت دیشب با آیدی دیگری از تلگرام پیام داد( آیدی قبل رو بلاک کرده بود).

 

و ما همچنان نمی‌دانیم که چرا رفت؟ چرا گفت منصرف شدم؟ چرا وقتی برا همیشه رفت، باز پیام داد؟ چرا وقتی همه‌چی خوب بود یهو ورق برگشت و ...

 

 

امروز هم اون اومد و پرسید چرا حالت خرابه؟ گفتم چون مهمون داریم. بعد بهش گفتم فکر نکن بعد از گذشتِ سالی، دو سالی، پنج سالی و ... فراموشش می‌کنی. فقط میتونی با خودت کنار بیای همین.

پرسید الان چه حسی بهش داری؟ گفتم: هیچ نمیدانم. تعجب وار نگاهم کرد.

گفتم: باور کن نمیدانم فقط این را میدونم که روزگاری او را، شاید حتی از پدر و مادرش که محبت فرزندی بهش دارند هم، بیشتر دوست داشتم. ولی الان حسابم هیچ با خودم معلوم نیست. نمیدانم چرا اینطورم؟

 

۱۵اُمین روز چلّه هم داره سپری میشه، و امیدم به ناامیدی میل می‌کنه. خدایا به حق این روزت به حق حبیبت هیچ ناامیدی رو به ناامیدی مطلق نرسون. از ناامیدی مطلق می‌ترسم. چون در این حال هر اتفاقی میتونه بیفته، هر اتفاقی...

  • آشنای غریب
۲۷
شهریور

یاجوادً لایَبخَل

ثبت خاطرات یا نوشتن اتفاقات روزمره و یا همان روزانه نویسی عضو جدایی ناپذیر سال‌های اخیر زندگی‌ام شده، حالا چه فرقی می‌کند که در کدامین کانال تلگرامی‌ام باشد یا در وبلاگ. عمومی باشد یا خصوصی. لایک بخورد یا دیسلایک، من کارم را انجام دادم و نوشتم. حتا زمانی کامنت‌هایی داشتم که مرا از نوشتن منع می‌کرد، ولی به لطف دوستان کارم رو دوباره از سر گرفتم و نوشتم و نوشتم. و خب دوستان قشنگ و زیادی در این راستا نصیبم شد. دوستانی که به وقتش خار از پایم درآوردند و مرا مرهون لطف‌شان کردند.

 

  • آشنای غریب
۲۰
شهریور

سلام  

 خیلی خوشبختم که تونستم تو یه همچین محیطی قرار بگیرم 

 و امیدوارم بتونم  دوستای جدیدی پیدا کنم.


  • آشنای غریب