نومیدی و درگاه تو. ،بی سابقه باشد
به نام حضرت دوست ،که هر چه داریم از اوست
سلام
دیروز ظهر هرچه تلاش کردم از حیاط مسجد گوهرشاد مطلبی ارسال کنم
ضعیفی اینترنت مانع شد.
عصر از هتل راهی حرم شدم و توراه با آقا درد و دل میکردم
این سومین باریستکه برای عرض یک حاجت میآیم .
بعد این بیت به ذهنم خطور کرد :
نومیدی و درگاه تو بی سابقه باشد
هر کار زتو آید و این کار نیاید
گشتم همه جا بر در و دیوار حریمت
جایی ننوشتند گنه کار نیاید
وارد صحن گوهر شاد شدم نمازم رو خوندم و تا در ها باز نشده زود رفتم داخل،بعد زیارت مختصر، آشنایی رو دیدم که توسط ایشان با خدام باصفایی به نام حاج علی اکبر منیری آشنا شدم .
وصف حال آقای منیری بماند، اماهمین قدر بس ، فردیست که افتخاری هر روز از نماز صبح تا عصر در حرم خدمت میکند
یکی از وظایفش باز بسته کردن درب سمت پایین پا در رواق پیش روست
بعد کمی صحبت با آقای منیری به اون آشنا فرمود:
بیا بریم جایی براتان خدمت کنم
وآشنای منم گفت ساعت 8قرار دارم
اگر بیایم دیر میکنم و خلاف وعده میکنم
به جای من این دوتا رو ببر (خطاب به من و یه آشنای دیگر)
گفت پس بیایید
از خوشحالی نمی دانستم چه کنم
وهنوز نمی دانستم قراره کجا برویم
ایشان جلو افتاد و ما هم پشت سرش
هر چند قدمی بر میداشت و بعد سلام دعاهایی میکرد
چند باری هم شنیدم شکر میکرد و گفت
الهی شکر که امروزم توفیق یافتم در درگاه علی بن موسی الرضا باشم .
بعد اشک میریخت و دوباره راهی میشد
در راه چند مورد از کرامات حضرت رو گفت .
تا رسیدیم صحن جامع رضوی و باب الهادی
رفتیم بالا جایی که همشون خدمه بودن
گفت بشینید برامون چایی مخصوصی آورد که زرد رنگ بود یکی از خدمه جوان برامون از اون کیک ها آورد
بعد یکی دیگر هم حاج آقا منیری داد گفت اینم سهم من
کمی حرف زدیم و باز کرامات حضرت رضا میگفت و منم اشکهام جاری بود
دوستم ایشان را از قبل تر ها میشناخت و بیشتر با ایشون صحبت میکرد
موقع خداحافظی گفت صبر کنین
اشاره به من کرد و گفت بزار برا این دوستم نمک هم بدم
یه ظرفی آورد و دست کرد داخلش و یه مشت نمک های بسته بندی شده داد بهم . داشتم به درد دل های بین راه هتل و حرم فکر میکردم.و بسیار امیدوار که آقا حاجتم رو داده ان شاء الله
بعد خدافظی دوباره برگشتم حرم
منتها با حال و هوای دیگری
جای همتون خالی
بعدشم دعای توسل و ...
که فرازی از دعای توسل رو براتون میفرستمالتماس دعا
- ۹۷/۰۱/۱۵
خدا قبول کنه ان شاءالله
احوال آشنای غریب ؟