الهی به امید تو

همه مطالب از سر دلتنگی خواهد بود

الهی به امید تو

همه مطالب از سر دلتنگی خواهد بود

نون و هِ

شنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۸، ۰۷:۳۶ ب.ظ

به نام خدا

سعی کنیم هیچوقت باظاهر آدم ها اونا رو قضاوت نکنیم
انسان موجود عجیب غریبیست که خدا در خلقتش به خودش تبریک گفته.

اینکه کسی تو گروه هاتون مطالب خنده دار ارسال میکنه دلیل بر این نیست که فرد خوشحالیه. کسی که هر روز از خودش در اماکن شاد عکس میگیره دلیل نیست که اون فرد غم نداره .گاهی وقتا موضوع کاملا برعکسه.
چند سالیست صبحها سر راه نصف بربری برای صبحانه ام نون میخرم تازه نونوا قبل تر از آن هم منو میشناخت. صبح که رفتم نون بگیرم، صندوق دار گفت نونهای امروز تخمه ندارن ، گفتم فرقی نمیکنه. گفت یکی هست از نصف هم کمتره گفتم بده عیب نداره.
شاطر از اون طرف میز گفت :آقا محمد  فرد قانعیه هر چی باشه فرق نمیکنه. لبخند زدم و اومدم بیرون. اما میدونین تو دلم چی گفتم
گفتم درسته در ظاهر چیزی نمیگم ،عوضش کلی خود خوری میکنم.
راستش نه گفتن را یاد نگرفته ام 
در مغازه ای استخدامم .گهگاهی لوازم خانه ی صاحب مغازه رو هم میخرم . از من میپرسه میتونی سر راه فلان چیز رو بخری بدی به خونه ؟با روی باز میکنم بله عیب نداره.
اما میدونین گاهی چقدر از درون ناراحت میشم !
وقتی که خودم کار دارم ولی نمیتونم نه بگم . کلی غداب میکشم.


من حتی به اعضای بدن خودمم نمیتونم نه بگم 
یکیش همین قلبمه ، من به قلبی که سالهاست به کسی وابسته شده ، نمیتونم نه بگم. واز این مسئله بسیار رنج میکشم. رنجی که فقط خدا میدونه و بس.

 

 

پ‌ن۱: یه جا خوندم اکثر دوستان و خانواده ی کسانی که خودکشی کردن اظهار کردند که اون اصلا مشکل خاصی نداشت ، خب همین که مشکلش رو کسی نمیدونست بزرگترین مشکله دیگه 

پ‌ن‌۲: بی بی سی خبر زده: «تقریباً هر ۴۰ ثانیه یک نفر در دنیا بر اثر اقدام به خودکشی می‌میرد. بیشتر آنها مردانی هستند که به‌تنهایی زندگی می‌کنند و کمتر تمایل دارند دربارهٔ مشکلات خود با دیگران حرف بزنند و کمک بخواهند»، هیچی دیگه خواستم بگم حرف بزنید، حتی اگر به نظر فایده نداشته باشه.

پ‌ن۳: از ساعت ۶ یکی یکی همسایه ها رفتند منم یه ساعته نشستم رو صندلی حوصله ندارم برگردم خونه. شایدم انگیزه ندارم . نمیدونم این وسط چشمام پر و خالی میشه

برایم دعا کنید

  • آشنای غریب

نظرات  (۶)

آخی😭 

منم خیلی کم نه گفتن بلدم

پاسخ:
خیلی درد داره


دنیای وبلاگ خیلی جالبه، با خودم فکر میکنم مثلا امکان داره هر کدوم از ما بلاگرا از جلو مغازه ای که شما توش کار میکنید رد شده باشیم، حتی داخل هم شده باشیم ولی کی میاد وسط خرید یا فروش بگه من بلاگرم. :)

یه بار خیلی اتفاقی نسرین رو تو ایستگاه بی آرتی دیدم تا یه هفته ذوق کرده بودم.

نه گفتن هم سخت نیستا یکم تمرین کنید خیلی شیک یاد میگیرید. 

پاسخ:
آره دنیای جالبیه 
دقیقا همون فکر رو منم میکنم

ماجرای ایستگاه بی ار تی رو هم شنیدم البته خوندم

سخت نیست ولی نمیتونم نه بگم 

حرف زدن یا نوشتن از مشکلات روزانه هیچ خاصیتی نداره من سال ها با شدت تمام تجربه اش کردم. به نظرم کار عبث و بیهوده ای هست در واقع! 

آدم باید عوض حرف زدن و نوشتن عملاً فکری به حال زندگی خودش بکنه از قدیم گفتن از تو حرکت از خدا برکت.
سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی           به عمل کار برآید به سخندانی نیست!

پاسخ:
حتی سعدی میگه
به راه بادیه رفتن ، به از نشستن باطل

اما چه کنم چاره ای ندارم

چاره که داشتن و نداشتن نداره؛ چاره رو خود ما انسان ها می سازیم!!

پاسخ:
من یه مدت ننوشتم و سعی کردم خودم حرکت کنم ولی خب نتونستم برا همین راه بادیه روپیش گرفتم دوباره 

به قول هلما خیلی باحاله این اتفاق ولی من تا جایی که یادمه، اون تیمچه‌ای که کار می‌کنی اومدم، و قطعا اگر ببینمت می‌شناسم:)

 

نه بگو فرزندم، خیلی سخت نیست اول جلوی آینه تمرین کن بعد کم‌کم راه میوفتی.

امان از قلب امان....

پاسخ:
آره خیلی هیجان انگیزه.
یادتون باشه یه روز گفتین عصر چهارراه منصور بودین بعد گفتم منم اون روز اونجا بودم. دیدن دوستای مجازی خیلی هیجان داره.

امان از قلب 
و امان از قلب من...

باشه تمرین میکنم

خیلی ممنون

---

کد تخفیف نت افراز

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی